با رشد مشکلات زیست محیطی در سطح جهانی، علاقه و نیاز همزمان برای پاسخ به این مشکلات از طریق تشویق رفتارهای طرفدار محیط زیست به عنوان مسیری با هدف دستیابی به اهداف پایداری وجود داشته است.
استگ و ولک تاکید کردند که کیفیت سبد پلاستیکی دست دوم محیط به شدت به الگوهای رفتاری انسان وابسته است.
تئوری فعال سازی هنجار به وضوح رفتار طرفدار محیط زیست را توضیح می دهد که ناشی از یک واکنش زنجیره ای شامل سه متغیر است، یعنی پیامد نامطلوب (یعنی آگاهی از خود)، مسئولیت نسبت داده شده (یعنی احساس مسئولیت) و هنجار شخصی (یعنی تعهد اخلاقی).
انجام یا خودداری از یک رفتار خاص)، به پیامدهای محیطی احتمالی در این مورد، بنابراین رفتار طرفدار محیطزیست برای مطالعه حاضر به عنوان یک رفتار انسانی توصیف میشود که عمداً به دنبال به حداقل رساندن تأثیر منفی محیطی اعمال خود بر محیط طبیعی است (به عنوان مثال، کاهش پلاستیک، افزایش آگاهی و آموزش).
هدف مطالعه حاضر بررسی رفتارهای آموزش محیطی با هدف شکلدهی نگرشها، باورها و ارزشهایی است که بر رفتارهای اخلاقی زیستمحیطی از طریق توسعه دانش و مهارتها تأثیر میگذارد، که افراد را قادر میسازد در حمایت از یک جامعه عادلانه زیستمحیطی و اجتماعی مشارکت کنند.
دانش و نگرش های زیست محیطی عناصر کلیدی برای تغییر اعمال انسان هستند.
تلاشهایی برای معرفی آموزش محیطزیست بهعنوان یک موضوع یا بخشی از یک درس در برنامه درسی مدارس در کشورهای مختلف انجام شده است، اما این موضوع بهطور مستمر با محدودیتها و مشکلات اجرایی شدیدی مواجه است.
این محدودیت بیشتر ناشی از عدم نگرش محیطی کاربردی و مثبت از سوی مربیان مدرسه است.
برای اجرای مؤثر، مربیان باید از جنبههای آموزش محیطزیست کاملاً آگاه باشند، زیرا تنها در این صورت است که میتوانند نسلهای آینده را از این مشکلات زیستمحیطی، چالشها و راهحلهای احتمالی آنها آگاه کنند.
با این حال، اشاره شده است که بین نگرش افراد و رفتار واقعی آنها اختلاف معنی داری وجود دارد.
بنابراین، پیشنهاد شده است که مربیان به عنوان الگو، نه تنها نگرش مثبت داشته باشند، بلکه باید رفتار حفاظت از محیط زیست را عملاً انجام دهند.
به نوبه خود، این به توسعه نگرش ها و اقدامات مشابه در نسل های بعدی کمک می کند.